معنی جامه درویشان

واژه پیشنهادی

لغت نامه دهخدا

درویشان

درویشان. [دَرْ] (اِخ) دهی است از دهستان پشتکوه بخش اردل شهرستان شهرکرد. واقع در 35هزارگزی شمال باختری اردل و 6هزارگزی راه دوپلان به ناغان، با 231 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است و زیارتگاه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).

درویشان. [دَرْ] (اِخ) دهی است از دهستان باغ ملک. کنار راه اتومبیل رو هفتگل به ایذه. آب آن از رودخانه ٔ زرد و راه آن اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).

درویشان. [دَرْ] (اِخ) دهی است از دهستان وفس عاشقلو بخش رزن شهرستان همدان. واقع در 112هزارگزی جنوب خاوری قصبه ٔ رزن و 15هزارگزی جنوب خاوری کمیجان، با 612 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. بنای امامزاده قدیمی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).

درویشان. [دَرْ] (اِخ) دهی است از دهستان میان دورود بخش مرکزی شهرستان ساری. واقع در 14هزارگزی جنوب خاوری نکا، با 350 تن سکنه آب آن از رودخانه ٔ نکا و راه آن فرعی و از طریق زرندین به نکا است. آبادی کوچک سه کیله در 5هزارگزی جزء این ده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).

درویشان. [دَرْ] (اِخ) دهی است از دهستان ژاوه رود بخش حومه ٔ شهرستان سنندج واقع در 27هزارگزی جنوب باختری سنندج و 3هزارگزی جنوب بزرآب، با 140 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).

درویشان. [دَرْ] (اِخ) دهی است از دهستان ایلی تیمور بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد. واقع در 45 هزار و پانصد گزی جنوب خاوری مهاباد و 23هزارگزی خاور راه شوسه ٔ مهاباد به سردشت، با 379 تن سکنه آب آن از سیمین رود و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).

درویشان. [دَرْ] (اِخ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش صحنه شهرستان کرمانشاهان. واقع در 4هزارگزی جنوب خاوری صحنه و یک هزار و پانصدگزی راه شوسه ٔ کرمانشاه همدان، با 180 تن سکنه. آب آن از سراب بید سرخ و چشمه است و از راه آن اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


ده درویشان

ده درویشان. [دِه ْ دَرْ] (اِخ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان فیروزآباد. واقع در یک هزارگزی باختری فیروزآباد.راه آن فرعی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).


بنه درویشان

بنه درویشان. [ب ُن َ دَ] (اِخ) دهی از دهستان سرطا بخش رامهرمز است که در شهرستان اهواز واقع شده است. این آبادی را بنگستان هم می نامند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).

گویش مازندرانی

درویشان

از توابع دهستان میان دورود بهشهر

معادل ابجد

جامه درویشان

620

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری